در سال ۱۸۷۲، در شھر لندن آقای فیلیس فاگ یکی از اعضای (کلوپ ریفورم) در خیابان (ساویل رو)، زندگی میکرد. کسی به درستی او را نمیشناخت، چرا که او ھرگز در مورد خویش چیزی نمیگفت. ولی قدر مسلم او یک انگلیسی بود، یک انگلیسی اصیل و خوش سیما. او ھرگز در بانک و فروشگاھھای شھر دیده نشده بود. در دنیای دریانوردان و ملاحان بیگانه بود. تاجر و بازرگان نبود. کشاورز نبود، دانشمند نبود. نویسنده نبود، و گویا شغل و پیشه ای نداشت. تنھا چیزی که مردم شھر از او میدانستند این بود که او یکی از اعضای کلوپ ریفرورم است. آیا فیلیس فاگ ثروتمند بود؟ بله، مسلما “. اما کسی نمیدانست که او این ثروت را از کجا به دست آورده است و او ھم آدمینبود که دراین باره حرفی بزند، آقای فاگ مقتصد و صرفه جو بود، ولی به نظر نمیآمد که خسیس و پول پرست باشد او خیلی کم حرف میزد و از آنجا که دقیق و مقرراتی بود و ھر روز دقیقا ھر کاری را به وقت خود انجام میداد، کنجکاوی مردم نسبت به شناخت او و گذشته او بیشتر و بیشتر میشد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.